kavirbienteha خدای مهربان من

kavirbienteha خدای مهربان من

kavirbienteha خدای مهربان من

kavirbienteha خدای مهربان من

فالگیر شعر

بده دستاتو تا فالت بگیرم  |  عزیزت یه سفر در پیش داره
 
این اسمی که کف دستت نوشتی |  میخواد ترکت کنه تنهات بزاره
 
اینا رو گفت و رفت اون فالگیره  |  سه بارم زیر گوشم گفت میمیره
 
بهش خندیدم و گفتم ولش کن  | یه چیزی گفت بیچاره فقیره
 
 
حالا من موندم و اسمی که کم کم |  داره از کف دستم پاک میشه
دارم کابوس فالم رو میبینم  | داره این قصه وحشتناک میشه
 
چقدر بی رحم این دنیای بی تو  چه حالی دارن این چشمای خیسم
با اشکام وسعت دلتنگیامو و دارم رو آستینم مینویسم
 
اگه گریه بزاره مینویسم جدایی داغ عاشق سوز میشه
عزیزم نیستی پیشم ببینی شبم با گریه کردن روز میشه
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد