بده دستاتو تا فالت بگیرم | عزیزت یه سفر در پیش داره
این اسمی که کف دستت نوشتی | میخواد ترکت کنه تنهات بزاره
اینا رو گفت و رفت اون فالگیره | سه بارم زیر گوشم گفت میمیره
بهش خندیدم و گفتم ولش کن | یه چیزی گفت بیچاره فقیره
حالا من موندم و اسمی که کم کم | داره از کف دستم پاک میشه
دارم کابوس فالم رو میبینم | داره این قصه وحشتناک میشه
چقدر بی رحم این دنیای بی تو چه حالی دارن این چشمای خیسم
با اشکام وسعت دلتنگیامو و دارم رو آستینم مینویسم
اگه گریه بزاره مینویسم جدایی داغ عاشق سوز میشه
عزیزم نیستی پیشم ببینی شبم با گریه کردن روز میشه